براساس گزارش BBC، نيل نيلسن يكي از مبتلايان به اين اختلال ميگويد ابتدا موجي فزاينده از صدا شنيده ميشود و سپس انفجاري گوشخراش و بلند از صداها در مغز طنين مياندازد. اين توصيف نيلسن از چگونگي زندگي با سندروم انفجار سر است، حسي بسيار ناخوشايند و گاه به شدت ترسناك. ديگران اين اختلال را مانند انفجار يك بمب در نزديكي سرشان توصيف ميكنند، البته درست در زماني كه تازه به خواب رفتهاند. براي عدهاي، اين رويداد در كل طول زندگي تنها يكبار رخ ميدهد، برخي ديگر در يك شب چند بار آن را تجربه ميكنند.
اين اختلال اولينبار در سال 1879 توسط پزشكي به نام سيلاس وير ويتچل تشريح شد، وي پس از معاينه دو مرد كه از شنيدن صداي ناقوسمانند يا صداي شليك گلوله از خواب بيدار ميشدند، اين اختلال را تخليه حسي ناميد. اما تحقيقات چنداني روي اين پديده صورت نگرفت. با اينهمه اكنون نظريهاي مطرح است كه ميگويد اين وضعيت و اختلالات ايجاد شده در خواب به واسطه آن ميتواند رويدادهاي فرهنگي نامرتبط، به ويژه منشا آدمرباييهاي بيگانگان فضايي، نظريههاي توطئه دولتي و وجود شياطين فراطبيعي را توضيح دهد.
اين رويداد ناخوشايند شبانه به آن اندازهاي كه تصور ميشود، نادر نيست. نتايج تحقيقي كه ماه گذشته منتشر شد نشان ميدهد 18 درصد از 211 دانشجوي حاضر در اين تحقيق دچار اين سندروم هستند. اگرچه اين آمار نميتواند نشانگر ميزان دقيق شيوع اين پديده باشد زيرا دانشجويان معمولا در معرض كمبود خواب قرار دارند، رويدادي كه احتمال تجريه كردن اين صداهاي گوشخراش را افزايش ميدهد.
به گفته برايان شارپلس، استاديار روانشناسي دانشگاه واشنگتن، هرفردي كه در معرض انواع اختلالات خواب قرار دارد ممكن است به اين سندروم مبتلا شود. به گفته وي استرس و فشارهاي روحي نيز ميتوانند فراواني وقوع آثار اين سندروم را افزايش دهند.
- خاموشي ناگهاني
شارپلس ميگويد نظريهها درباره دليل بروز اين سندروم بسيار گيجكننده هستند. نظريههاي مختلفي مطرحند: اختلالات شنوايي يا حملات صرع. اما تعدادي از قابلتوجهترين اين نظريهها براساس مطالعاتي ارائه شدهاند كه در آنها سر افراد مبتلا در طول شب اسكن شدهاست. اين مطالعات كوچك نشان ميدهند همزمان با شنيده شدن صداهاي انفجار مانند،مغز دچار انفجاري از فعاليتهاي نوروني ميشود.
معمولا زماني كه انسان به خواب ميرود، بدن از كار افتاده و فلج ميشود و در حين خواب فعاليتي انجام نميدهد. در طول مرحله گذار بيداري تا خواب،مغز به آرامي و ذره ذره خاموش ميشود. اما در سندروم انفجار سر، خللي در بخشي از مغز كه مسئوليت نظارت بر اين خاموشي كلي را به عهده دارد، ايجاد ميشود كه اين اختلال خاموش شدن بخشهايي از مغز را به تاخير مياندازد.
اين تاخير امواج آلفاي مغزي را كه مسئوليت خوابآلودگي را به عهده دارند، متوقف ساخته و انفجاري ناگهاني از فعاليتهاي نوروني در مناطقي از مغز كه ايجاد صدا را به عهده دارند،به وجود ميآيد. شارپلس معتقد است نورونها به يكباره و همزمان اغاز به فعاليت ميكنند و در نتيجه فرد در سرش صداي انفجاري مهيب را ميشنود.
نيلسن نيز معتقد است اين نظريه قابلقبولتر است زيرا صداهايي كه ميشنود به صداهاي الكتريكي شباهت دارد، به گفته وي همزمان با شنيدن صداي انفجار، صدايي مشابه جرقه زدن ناشي از برخورد دو كابل با يكديگر نيز شنيده ميشود. شارپلس ميگويد برخي از مبتلايان پيش از آغاز صداي انفجار هالهاي الكتريكي را نيز مشاهده ميكنند كه از سمت پايين نيمتنه بالا به سمت سر حركت ميكند. نيلسن اين تجربه را مانند شوك الكتريكي توصيف ميكند زيرا فرد ميتواند عبور جريان برق را از ميان بدنش احساس كند.
هيچ درمان مطلقي براي اين سندروم وجود ندارد، داروهاي ضد اضطراب و افسردگي و تكنيكهاي آرامشبخش و كاهش اضطراب از دفعات وقوع اين انفجارها ميكاهند.
اما ارتباط ميان اين سندروم با رويدادهاي فرازميني و آدمربايي بيگانگان فضايي چيست؟ سندروم انفجار سر معمولا به فلج شدگي در خواب، كه در فرهنگ و زبان ما به نام بختك نيز شناخته ميشود، ارتباط داده ميشود، اختلالي كه در آن فرد حس ميكند بيدار است اما توانايي حركت دادن اعضاي بدنش را ندارد. شارپلس معتقد است اين دو اختلال ميتوانند چند رويداد مافوق طبيعي را توضيح دهند. هردوي اين اختلالها در مرحله گذار بيداري به خواب ريشه دارند. در فلجشدگي خواب، بخشهايي از مغز در مرحله REM يا اوج خواب قرار دارند، درحالي كه ديگر بخشهاي هشياري مغز بيدار شدهاند. از اين رو فرد متوجه ميشود بدنش فلج است اما محتواي خواب REM را نيز ميبيند، درحالي كه واقعا هشيار است.
در قرون وسطي، بروز اين اختلال به دو شيطان زن و مرد به نامهاي اينكوبي و ساكوبي نسبت داده ميشد. امروزه نيز در بسياري از موارد، فلج شدن افراد در نيمه شب و در هنگام خواب به آدمربايي بيگانگان فضايي نسبت داده ميشود. به گفته شارپلس خواندن اين داستانهاي تخيلي از آدمرباييهاي بيگانگان باعث ميشود نشانههايي آشكار از هردو اختلال،انفجار مغز و فلج شدگي در خواب مشاهده شوند. افرادي كه صداي انفجاري در سر ميشنوند و فكر ميكنند تراشهاي در مغز آنها كارگذاشته شده است و يا جريان الكتريكي را در بدن احساس ميكنند و گمان ميبرند مورد هدف اشعه بيگانگان فضايي قرار گرفتهاند. نميتوانند حركت كنند، اما صداهايي را شنيده و شكلهاي عجيبي ميبينند و گمان ميبرند توسط فضاييها ربوده شدهاند.
نظر شما